رهگذر

ساخت وبلاگ

سلامای رهگذربا نگاه بی انتهایتبه عمق تک تک حروف وواژه هایم بنگر و آرام آراممرا همراه این صفحه ورق بزن...و بعد به رسم همیشگی روزگار مرا وعمق نوشته هایم را به فراموشی بسپار...همین!!××××××××××××××××××××××تقدیم به سیده ی زنان دو عالم،الگویکامل حجاب و عفت حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها و الگوی حقیقی صبر وشجاعت و سفیر کربلا،حضرت زینب کبریسلام الله علیها×××××××××××××××××××××××بدانکه در پس سیاهی چادرت غربت زهرا(س) را در کوچه های مدینه،صبر زینب(س) را درکربلا ، شیدایی رقیه رادر خرابه ی شام و تمام شیعه و مظلومیتآن را می توان دید و تو نیز به خود ببال کهعالمیان تو را در این لباس رزم و مبارزه درانتظارو قیام مهدی (عج) نظاره گر خواهند بود. رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : star1371o بازدید : 3 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 15:10

کلمات...کلمات گاهی خیلی بی رحمن...رک و مستقیمن و درست فرو میرن تو قلبت..آتیشت می زنن...فکر کن نشسته باشی رو به اسکرین و در مورد سرطان معده بخونی در حالی که آزمایشهای تازه عزیزی توو دستاته..فکر کن کلمه رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : star1371o بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 20 آبان 1398 ساعت: 11:36

صاف زل زدی توو چشمامو گفتی: چه میشه کرد؟ باید تحمل کرد..گفتی ما هم دیگه به سنی رسیدیم که وایستیمو رفتن پدر و مادرمونو ببینیم...گفتی نباید انتظار داشته باشیم دنیایی که برای همه یه جور تموم میشه برای ما رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : star1371o بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 20 آبان 1398 ساعت: 11:36

سلامهمیشه از این که یه روز کور، کر یا لال بشم می ترسم..عجیبه اما می تونه  اتفاق بیفته حتی توو این زمونه و با این همه پیشرفت علم..چند روزه که افتادم رو دور دانلود کردن فیلم و سریالای قدیمی و مرور خاطرا رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : star1371o بازدید : 37 تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398 ساعت: 14:46

سلام امروز رفتیم مسجد ..جشن بود و همه شاد بودن ..شیرینی و شربت دادن با بغض برداشتیمفردا تولدتونه آقا، کل ایران براتون جشن می گیرن اما خودتون نیستین هستین البته چشمای ما یه عمره کورن......مشتاقی و صبور رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : star1371o بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 25 ارديبهشت 1398 ساعت: 15:26

سلامدوباره برگشتم اینجا..به خونه ی امن قدیمی م.. هرچند که قبلا هیچی از خودم نمی نوشتم اما کللی دلتنگ فضای وب بودم و حالا می نویسمو دوباره دنبال دوستای جدید می گردم..دوستای وفادار به وب نه شاخای اینستا رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : star1371o بازدید : 52 تاريخ : جمعه 30 فروردين 1398 ساعت: 2:36

در روایت است رسول خدا(ص) هنگامی که به سمت مدینه می آمدند بر مردی وارد شدند و بعدها وقتی که حضرت به مدینه آمدند و به مقاماتی رسیدند به آن مرد گفته شد که حضرت همان شخصی است که بر تو وارد شده بود و اکنون به این مقام رسیده. مرد با خود فکر کرد که چه چیزی از حضرت(ص) بخواهد؟! آمد نزد رسول خدا(ص) و گفت: یا رسول الله مرا می شناسید؟ حضرت پرسیدند: تو کیستی؟ گفت: من همان کسی هستم که فلان روز بر من وارد شدید. حضرت فرمودند: چه می خواهی؟ خوب فکر کرد و گفت: صد تا شتر با ساربان.. حضرت سر  فرو انداختند و گفتند: حاجتش را بدهید. و بعد فرمودند: چه شده که این مرد از آن پیرزن یهودی همت رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : star1371o بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 8:16


كوتاه بيا
عمرم به نيامدنت قد نمي دهد...

كامران رسول زاده

رهگذر...
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : بیا تو موزیک,بیا تو رپ,بیا بنویسیم مهستی,بیا تو فضا,بیا تو,بیا تو اهنگ,بیا تو عروسی,بیا تو چت,بیا تو کره,بیا بیا سعید شایسته, نویسنده : star1371o بازدید : 62 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 8:16

 

 

نمی دانم "دل"دست دارد یا نه فقط می دانم تو دستش را می گیری اگر بخواهی...

 

لتماس دعا

رهگذر...
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : خدای من,خداي من,خدای من خداییست,خدای من کجایی,خدای من دوستت دارم,خدای من کمکم کن,خدای من بهشتی دارد,خدای من کجاست,خدای من تو را قسم,خداي من كمكم كن, نویسنده : star1371o بازدید : 55 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 8:15

شلوار تا خورده دارد مردی که یک پا ندارد خشم است و آتش نگاهش یعنی: تماشا ندارد   رخساره می‌تابم از او اما به چشمم نشسته بس نوجوان است و شاید از بیست بالا ندارد   بادا که چون من مبادا چل سال رنجش پس از این - خود گر چه رنج است بودن "بادامبادا" ندارد-   با پای چالاک پیما دیدی چه دشوار رفتم تا چون رود او که پایی چالاک پیما ندارد   تق تق کنان چوبدستش روی زمین می‌نهد مهر با آن که ثبت حضورش حاجت به امضا ندارد   لبخند مهرم به چشمش خاری شد و دشنه‌ای شد این خویگر با درشتی نرمی تمنا ندارد   بر چهره‌ی سرد و خشکش پیدا خطوط ملال است یعنی که با کاهش تن جانی شکیبا ندارد   گو رهگذر...ادامه مطلب
ما را در سایت رهگذر دنبال می کنید

برچسب : سیمین بهبهانی,سیمین بهبهانی شعر,سیمین بهبهانی چرا رفتی,سیمین بهبهانی دوباره میسازمت وطن,سیمین بهبهانی کولی,سیمین بهبهانی هوای گریه,سیمین بهبهانی ای,سیمین بهبهانی فعل مجهول, نویسنده : star1371o بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 8:15